جام (قرآن)جام به ظرف آب یا شراب اطلاق می شود. ۱ - معنای لغویجام در لغت به معنای پیاله آبخوری یا پیاله شرابخوری از نقره ، شیشه ، طلا و غیره است و نیز کاسهای که زیر آن دوره نداشته باشد. مَجازا به شراب هم از آن جهت جام گویند که درون جام ریخته میشود. [۱]
لغت نامه، ج۵، ص۷۳۷۰، «جام».
معادلهای عربی جام عبارتاند از: « کاس »، « صُواع » و « قَدَح ». واژههای « کوب » و « ابریق » نیز با موضوع جام مرتبط اند. ۲ - کاربرد قرآنی«کاس» ۶ بار و «صواع» یک بار در قرآن به کار رفتهاند؛ همچنین واژه « سقایه » یک بار مترادف «صواع» و به معنای کاسه آبخوری به کار رفته است. [۴]
لسان العرب، ج۶، ص۳۰۰، «سقی».
۳ - تعریف کوب«کوب» ظرفی است بدون لوله [۵]
مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۷.
، بین « کوزه » و «کاس» به طوری که دهانش آن قدر باز نیست که آب از آن بیرون بریزد و نیز به حدی تنگ نیست که نتوان از آن آب نوشید. [۷]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۵۰.
[۸]
التحقیق، ج۱۰، ص۱۳۰، «کوب».
۴ - تعریف ابریق« ابریق » (معرّب آبریز) [۹]
التحقیق، ج۱، ص۲۵۶، «برق».
هم ظرفی است از فلز سفید و برّاق، [۱۰]
التحقیق، ج۱، ص۲۵۷.
دارای لوله و دسته و کاملاً متمایز از «کاس» و «کوب». [۱۲]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۵۰.
« کاس » را با شرابِ «کوب» و «ابریق» پر میکنند. [۱۳]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۵۰.
۵ - تعربف صواع«صواع» ظرفی است مخصوص پادشاه که هم از آن مینوشد و هم برای کیل و پیمانه کردن از آن استفاده میکند. [۱۵]
التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۱۷۸.
[۱۶]
لسان العرب، ج۷، ص۴۴۲، «صوع».
۶ - تعربف کأسآرتور جفری واژه «کاس» را آرامی میداند. [۱۷]
واژههای دخیل، ص۳۵۵.
این واژه در قرآن تنها به صورت مفرد و همیشه با ضمایر مؤنث به کار رفته است، با این حال برخی آن را از جهت تذکیر و تأنیث دو وجهی شمردهاند. [۱۸]
روح المعانی، ج۲۷، ص۵۳.
[۱۹]
العین، ص۶۹۷، «کاس».
۷ - علت اِفراد کأسدر ذکر علت اینکه چرا «اکواب» و «اباریق» در قرآن به صورت جمع آمدهاند ولی «کاس» به صورت مفرد آمده است اقوالی ذکر شده؛ از جمله اینکه: عرب طبق عادت به ظرفهای خالی و پر هر دو «اکواب» و «اباریق» میگوید؛ اما «کاس» تنها به جام پر گفته میشود و هیچ کس در زمان واحد از بیش از یک جام نمینوشد؛ یا اینکه «کاس» تا زمانی «کاس» است که پر باشد و چون شراب به معنای نوشیدنی در قرآن جمع بسته نمیشود، «کاس» هم جمع بسته نمیشود. [۲۰]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۵۰.
برخی نیز پس از یادآوری نکره بودن تمامی کاربردهای «کاس» در قرآن گفتهاند: عرب « کاس » را به صورت نکره به کار نمیبرد، مگر اینکه پر باشد: [۲۲]
روح المعانی، ج۱۵، ص۲۰۹.
«و کَاسـًا دِهاقـا». .۸ - توصیف کأسدر اطلاق نام «کاس» بر یک ظرف ، برخی جنس آن را مهم ندانسته و به آن اشارهای نکردهاند [۲۴]
جامع البیان، ج۲۳، ص۶۳.
[۲۵]
مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.
؛ ولی بعضی جنس آن را بیشتر شیشهای میدانند. [۲۸]
التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۳۷.
[۲۹]
لسان العرب، ج۱۲، ص۶ - ۷، «کاس».
در تفسیر آیات «... بِکَاسٍ مِن مَعین• بَیضاءَ...» برخی «بَیضاءَ» را صفت «کاس» گرفته و گفتهاند: «کاس» سفید رنگ است [۳۱]
جامع البیان، ج۲۳، ص۶۳.
و بعضی آن را صفت « خمرِ » مقدر گرفته و شراب موجود در «کاس» را سفید میدانند. [۳۳]
التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۳۷.
۹ - جایگاه جام در قرآندر قرآن جام در سیاقهایی به کار رفته است که در آنها مجالس بزم وخوشی بهشتیان وصف میشوند و نوشندگان از این جام ، مخلَصین : انسانهای خالص و ناب، [۳۴]
التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۳۶.
متقین : پرهیزگاران، ابرار : نیکوکاران و سابقون : پیشی گیرندگان به خوبیها [۳۹]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۴۶.
معرفی شدهاند.مصداق بارز این صفات، پیامبران [۴۱]
البرهان، ج۲، ص۲۴۱.
و امامان علیهم السلام هستند.۱۰ - کیفیت وصف جام در قرآننوشیدنی درون «کاس» شرابی است از چشمهای در بهشت که جریانی شدید [۴۸]
مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۱.
و برای همگان آشکار دارد [۴۹]
مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.
[۵۱]
التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۱۳۷.
و دارای ویژگیهایی برجسته است که با نوشیدنیهای دنیایی تفاوتهایی اساسی دارد. [۵۳]
جامع البیان، ج۲۳، ص۶۳.
[۵۴]
مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.
پسرانی که همواره نوجوان و شاداباند جامها را به بهشتیان مینوشانند: [۵۶]
التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۱۴۹ - ۱۵۰.
«یَطوفُ عَلَیهِم وِلدنٌ مُخَلَّدون• بِاَکوابٍ واَباریقَ وکَاسٍ مِن مَعین» و خادمان بهشت، جامهای شراب نقرهای و شفاف [۵۸]
روض الجنان، ج۲۰، ص۸۴.
[۵۹]
جوامع الجامع، ج۴، ص۴۱۲.
را به اندازهای که بهشتیان با آنها سیراب شوند پر میکنند: «ویُطافُ عَلَیهِم... واَکوابٍ کانَت قَواریرا• قَواریرًا مِن فِضَّةٍ قَدَّروها تَقدیرا». برخی مفسران، ضمیر «واو» در «قَدَّروها» را به بهشتیان برگردانده و اندازه جامها را به دلخواه آنان میدانند. [۶۳]
مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۳.
آنان با اکرام و تعظیم پذیرایی میشوند [۶۵]
التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۳۷.
و جامها را پی درپی [۶۷]
مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۴۶.
[۶۸]
التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۲۰.
[۶۹]
روح المعانی، ج۳۰، ص۳۱.
مینوشند، در حالی که بر روی تختها روبه روی هم نشستهاند و با هم گفت و گو میکنند و یکدیگر را میبینند: «وهُم مُکرَمون• عَلی سُرُرٍ مُتَقـبِلین• یُطافُ عَلَیهِم بِکَاسٍ مِن مَعین...». [۷۱]
مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.
بهشتیان جام شراب را به یکدیگر میدهند [۷۲]
مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۱.
و شاید هم در تصاحب آن با هم نزاع میکنند و جام را از یکدیگر میربایند: «یَتَنـزَعونَ فیها کَاسـًا لا لَغوٌ فیها ولا تَاثیم» ؛ ولی این نزاع، بازی و شوخی و همراه با لذت است نه مخاصمه و دشمنی. [۷۴]
التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۲۵۳.
[۷۵]
روح المعانی، ج۲۷، ص۵۳.
۱۱ - جام ویژه حضرت یوسفیادکرد دیگر قرآن از جام، مربوط به ماجرای حضرت یوسف علیهالسّلام است؛ وقتی برادران یوسف علیهالسّلام همراه بنیامین به مصر آمدند، حضرت یوسف علیهالسّلام با زیرکی ظرف ویژه خود را میان بار آنها نهاد تا بنیامین را که ظرف در بار او پیدا شد نزد خود نگاه دارد. در قرآن از این ظرف به « صواع » و « سقایة » تعبیر شده است. برخی لغویان و مفسران «صواع» را ظرفی دانستهاند که پادشاه با آن آب مینوشیده و همچنین اجناس را پیمانه میکرده است [۷۸]
التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۱۷۸.
؛۱۱.۱ - قول فخر رازیولی فخر رازی (م. ۶۰۶ ق.) این قول را بعید میداند، زیرا به نظر او ظرفی که پادشاه بزرگی از آن مینوشد هیچ گاه وسیله پیمانه کردن قرار نمیگیرد. به نظر او درست تر آن است که بگوییم صواع ظرفی گرانبها بوده است که حیوانات را با آن آب میدادهاند؛ همچنین برای پیمانه کردن به کار میرفته است. [۷۹]
التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۱۷۸.
[۸۰]
لسان العرب، ج۷، ص۴۴۲، «صوع».
۱۱.۲ - قول مرحوم طبرسیطبرسی (م. ۵۴۸ ق.) هم «صواع» و «سقایه» را یکی دانسته، میگوید: «سقایه» ظرفی بوده است که پادشاه از آن مینوشیده و در سالهای قحطی مصر از آن برای پیمانه کردن غذا استفاده میبرده و جنس آن از طلا بوده است. [۸۱]
مجمع البیان، ج۵، ص۳۸۵ - ۳۸۶.
[۸۳]
لسان العرب، ج۶، ص۳۰۰، «سقی».
۱۲ - فهرستمنابعالبرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م. ۱۱۰۷ ق.)؛ قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)؛ به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.)؛ به کوشش بکایی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق؛ تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)؛ به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش؛ تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)؛ بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)؛ قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)؛ به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)؛ به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)؛ به کوشش محمد حسین، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ ق؛ روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق.)؛ به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش؛ الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)؛ قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ لغت نامه، دهخدا (م. ۱۳۳۴ ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)؛ بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)؛ به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ واژههای دخیل در قرآن مجید، آرتور جفری، ترجمه: بدرهای، توس، ۱۳۷۲ ش. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «جام». |